کلید اسرار٬ جنایت و مکافات!

چشمهام خوب نمی بینه لوچ شدم٬ یکی از پاهام به اون یکی پام گیر میکنه و بدجوری پام پیچ میخوره٬ تلوتلو می خورم٬ ناگهان از پله ها می افتم و کل پای راستم له میشه! عفونت می کنه دکترها می گند باید قطعش کنیم! بعد یک دادگاه ذهنی تشکیل می دهم٬ تقصیر کی بود چشمهام؟ نه تقصیر پام بود٬ قاضی تشخیص میده باید پای چپم رو هم قطع کنم٬ دستهام یک تبر پیدا می کنه بالا میره و با تبر پای دیگه ام رو هم قطع می کنه.

من جهان هستم.